نقدی کوتاه بر روز دانشجو در دوران افول روشنگری در ایران

یادداشتی از کامران اسدنیا

تالشان نیوز : دانشجویی که در کلاس حرف نمی زند.دانشجویی که درد جامعه را نمی فهمد،دانشجویی که دانشگاه را کانالی می بیند برای نوشتن چند مقاله که از طریق آن برود به آن دنیایی که فکرش درد نگیرد چرا باید ۱۶ آذر را به او تبریک گفت؟

دانشگاه در همه دنیا محل تولید فکر،اندیشه وایدئولوژی است.اما عقیم سازی این روند نه تنها پویایی و طراوت را از دانشگاه زدود بلکه دانشجویانی به جامعه تحویل میدهد که در داخل یک چارچوب بسته، آمد و شد میکند تا دانشنامه ای بگیرد که از نظر سطح کیفی و کارایی در حد بیست صفحه جزوه نیست.

جزوه هایی که با نمره الف پاس شده اند و بیانگر یک وضعیت دروغین بیش نیست.دانشجویانی که با مدارک ارشد و دکتری حتی توان نوشتن یک یادداشت و مقاله ندارند و حتی خیلی ها با این مدارک هیچ کاری هم نمی توانند برای خودشان دست و پا کنند.

البته از دو منظر به این مقوله باید نگریست. انحراف از مسیر درست و ارتباط دانشگاه و صنعت را باید در سیاستهای تعمدانه دولت و حاکمیت جست و یا اینکه سوء مدیریت ، بی کفایتی و بی تدبیری دلیل آنست.هر چه دانشگاه در جامعه ای ضعیف تر باشد راحت تر میشود روی مردم تاثیردلخواه را گذاشت.

برای زدودن آگاهی در جامعه باید جراغ های روشنگری را خاموش کرد. حتی دکتر مطهری در نشر دادن ایدئولوژی های انقلاب به دانشگاه آمد و از دانشگاه شروع کرد.

دانشگاه در گذشته حداقل این خاصیت را داشت تا دانشجو حتی با ایستادن در برابر یک تصمیم حاکمیتی ،شهید شود و امروز پس از گذشت چند سال ۱۶ آذر را به پاسداشت این ایستادگی، روز دانشجو بنامند.

دانشجویی که با یک اظهار نظر ساده و نقد حاکمیت یا عملکرد دولت زندانی می شود.ا ستادی که به دلیل اظهار نظر به ،فساد و محارب متهم می شود، آیا جایی برای تبریک روز دانشجو به اومی ماند.

هرگاه دانشجوی ستاره دار، دانشجوی زندانی و استاد اخراجی ،از فرهنگ لغت ایرانی حذف شود آن روز روز دانشجوست.

بیاد داشجویانی که سرب داغ را بر انفعال ترجیح دادند ….