از وعده های رنگارنگ مسئولین تا اشتغال جوانان به سیم برق دزدی

دست مریزاد به مسئولین دزد پرور شهرستان تالش!

یادداشتی از شهرام آزموده مدیرمسئول ماهنامه تالش

تالشان نیوز : یکشنبه۱۶مهر ۱۴۰۲ در پایگاه‌های خبری شهرستان تالش به نقل از فرماندهی محترم فراجا شهرستان تالش اعلام گردید که سرقت کابل برق و تلفن در صدر جرائم در تالش قرار دارد. در ادامه خبر سرهنگ رستمی به دیگر جرائم در شهرستان تالش پرداخته بودند و …

آن چه که توجه من را به عنوان یک نفر از اهالی شهرستان تالش به خود جلب کرد، در صدر قرار گرفتن جرم سرقت در شهرستان تالش بود. حال دیگر فرقی نمی‌کند مجرم یعنی سارق محترم سیم برق بدزدد یا گوشی موبایل یا اتومبیل یا… به هر حال دزدی،دزدی است و سارقان شهرستان ما نیز اگر قرار بر گرفتن مدال باشد به مدال طلا در بین متخلفین خواهند رسید و بر سکوی نخست خواهند ایستاد!!

اما آن چه که می‌شود در تحلیل این موضوع نوشت این است که این اتفاق بی‌شک نتیجه مدیریت مسئولین شهرستان ما طی چند دهه اخیر است.روزگاری تالش ما با داشتن شرکت‌هایی چون صنایع چوب و کاغذ ایران( چوکا)،صنایع چوب اسالم،شرکت شفارود و… در صدر مناطقی بود که افراد جویای کار از شهرستان‌ها و استان‌های همجوار به آن جا نقل مکان و مهاجرت می‌کردند،

اما با تلاش و زحمت و مدیریت اندیشمندانه و فوق علمی مسئولین شهرستان تالش، بعد از چهار دهه، کار به سمتی رفت که امروزه جویندگان کار ما که جوانان بیکار شهرستان ما هستند به خاطر نیافتن شغل مناسب در شهرستان و شهرستان‌ها و استان‌های همجوار و … اقدام به سرقت می‌کنند و این اقدام‌شان در صدر جرائم شهرستان ما قرار می‌گیرد!! زهی جای تأسف و البته دست¬مریزاد به مسئولین دزدپرور شهرستان ما دارد!!

واقعا جای تاسف دارد که مسئولین ما همچون فرمانداران،نمایندگان دوره‌های مختلف،روسای ادارات و مسئولین گیلان و در نهایت مسئولین کشور همگی دست به دست هم دادند و تمام کارخانه‌ها و شرکت‌های منطقه را به خاک سیاه نشاندند و به جای راه‌اندازی و افتتاح فازهای جدیدشان، حتی آهن‌آلات و دیگر لوازم قابل فروش‌شان را نیز فروختند و… نتیجه این شد که الان می‌بینیم. بیکاری جوانان و سرگردانی جویندگان کار شهرستان ما در شهرستان‌ها و استانهای دیگر و به جان خریدن سختی‌های مهاجرت و… افسردگی و اعتیاد و… ماحصل مدیریت مدیران و روسا و نمایندگان شهرستان ما طی سالیان گذشته و چند دهه‌ اخیر است.

سالها پیش یکی از بازنشستگان شرکت چوکا تعریف می‌کرد که در اواخر حکومت پهلوی که سرباز بودم،یک ماه مانده به پایان دوره خدمتم از من پرسیدند در منطقه شما کدام شرکت‌ها وجود دارند و علاقمند به اشتغال در کدام‌یک آنان هستی؟ من نام چوکا را گفتم و با پایان خدمت سربازی‌ام،نامه‌ای به من دادند که بعد از مراجعه به چوکا با آن نامه مشغول به کار شدم. یعنی هم کار وجود داشت و هم اجازه داده نمی‌شد،جوان بیکار بماند و دولت در فکر کار جوان بود و…

اما داستان مدیران و روسا و نمایندگان و… شهرستان ما یادآور گفتگوی وزیر یک کشور آفریقایی با وزیر همتای آلمانی خود در المان دوره هیتلر است که وقتی از هم درباره حقوق کارگران شرکت اتومبیل سازی آلمان پرسیدند،هر دو در پایان پرسش و پاسخ به هم یک جمله را گفتند، بدین مضمون: ” اون دیگه به ما مربوط نیست” اما وزیر آلمانی درباره پانصد فرانک زیادی حقوق ماهیانه کارگران و وزیر آفریقایی درباره پانصد فرانک حقوق کم کارگران کشورش چنین گفتند! و این گویا جمله‌ای‌ست که می‌شود نتیجه گرفت مسئولین شهرستان ما از آن بدشان نمی‌آید! چرا که اگر چنین نبود،نتیجه کار این نبود و امروزه سرقت جرم نخست شهرستان ما و جایگزین فرصت‌های شغلی دهه‌های پیش نمی‌شد!

باشد که این یادداشت کوتاه به قلم پدری که فرزند جوان و دانشگاه رفته بیکار در خانه دارد و مانند او در شهرستان و استان و کشور ما کم نیست،تلنگری به مسئولین مملکت ما و از جمله مسئولین شهرستان ما باشد و فکری به حال جوانان منطقه کنند و با کارها و اقدامات سرچشمه گرفته از ناتوانی‌شان به جای راندن‌ جوانان‌مان به سمت سرقت و اعتیاد و… ،آنان را سمت اشتغال و شادی و شادابی سوق دهند.

هر چند خبری که در ابتدای این یادداشت کوتاه به آن اشاره شد، جای پرداختن بیشتر و تحلیل مفصل دارد،اما نگارنده از نوشتن بیش از این درباره‌اش فعلاً صرف‌نظر می‌کند،ولی نمی‌تواند از این نکته بگذرد که مسئولین چهار دهه اخیر همگی در این اتفاق دخیل هستند و شریک می‌باشند و باید به نسل امروز و نسل‌های بعدی تالش در دادگاه تاریخ پاسخگو باشند.

چرا که شرایطی که ناتوانی آنان برای تالش ایجاد کرده،هیچ‌گاه شامل فرزندان خودشان نبوده و فقط یقه جوانان و خانواده‌هایی را گرفته که طی سالیان متمادی در برابر مسئولین سر تعظیم فرود آوردند و مسئولین شهرستان را تکریم کردند،اما مسئولین ما این‌گونه به آنان پاسخ داده اند و بابت این دزدپروری‌شان در شهرستان باید به آنان دست‌مریزاد گفت!

امیدوارم حضرات مسئول شهرستان ما در طی چهار دهه اخیر با خواندن این یادداشت برای ساعاتی دچار درد و عذاب وجدان شوند! چون آشی که برای مردم منطقه پخته اند روغنش به جای یک وجب در حال سرریز شدن است!

شهرام آزموده
سردبیر ماهنامه تالش