نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
یادداشتی به بهانه دیدار تعیین کننده منچستر سیتی و آرسنال برای قهرمانی لیگ برتر
به گزارش تالشان نیوز دیدار چهارشنبه امشب منچستر سیتی و آرسنال در اتحاد، فینال لیگ برتر این فصل خواهد بود. صعود یا سقوط. شکست یا پیروزی. برد یا باخت. شادی یا غم. بمیر یا زنده بمان. با وجود ٧ دیدار باقی مانده به پایان فصل، این فینال است. آیا این دیدار نهایی خواهد بود میان گرگها و برهها؟ فقط امیدوارم برهها، پنجههای خود را به اندازه کافی سوهان زده باشند! دندانها را تیز کرده باشند و برای آنچه در این فصل انجام دادند تا پای جان مبارزه کنند. لقمهای باشند بزرگتر از دهان همیشه باز و شکمهای دائما گرسنه گرگهای آبی پوش. باید ثابت کنند لقمهای نیستند که به سادگی از حلقوم سیری ناپذیران پایین رَوَند. نبردی خواهد بود دیدنی. هیچ یا همه چیز.
جمعه شب بدون شک شاهد تماشایی ترین و هیجانانگیزترین دیدار این هفته لیگ برتر بودیم. شور و اضطراب، تلاطم و غلیان. دو تیم که در دو سوی جدول، صدر و قعر، بهانههای بسیاری برای مبارزه بی امان خود داشتند. یکی برای قهرمانی در لیگ و دیگری برای بقا و ابقای خود در آن.
بازگشت بسیار دیر وقت و تساوی ٣-٣ کفایتی برای هیچ یک از دو جناح متخاصم نداشت. گره ایی را باز نکرد. ٣ امتیاز حیاتی برای هر دو از کف رفته بود. هیجان عملیات نجات دیرهنگام آرسنال برابر ساوتهمپتون و برتری ۵ امتیازی در صدر لیگ برتر، باز هم نمیتوانست تورم مطلق قرمز و سفید پوشان لندنی را پنهان کند.
بازگشت ٣-١ به ٣-٣ با بازی نه چندان خوب در خانه، همیشه خوشایند است. اما بازیکنان آرسنال و طرفداران توپچیها در اوج شادی پیش از انکه این رقابت جنون آمیز به پایان برسد قافیه را باخته بودند. در پایان بدنهای خسته روی چمن زمین پهن شده بود، سرها در دست، و یقه پیراهنها برای پوشاندن چهرههای مضطرب و نگران بالا کشیده شده بودند. بعد از پایان طوفانی و کسب تساوی، تماشاگران آرسنال به نشانه قدردانی از تیم خود به تشویق مودبانه و کنترل شده ایی پرداختند، شاید برای آنچه که تیم محبوب شان در دقایق پایانی بازی انجام داده بود. شاید برای همه چیزهایی که این تیم جوان و مستعد در این فصل با تمام وجود به نمایش گذاشته است.
اما در آن سوی استادیوم امارات، طرفداران ساوتهمپتون در عین رودرویی جدی با سقوط تیم خودشان، آوای دردناکی برای توپچیها سر داده بودند؛ “قهرمانی” از دست رفته است. و متأسفانه باید اعتراف کنم بیراه هم هوار نمیکشیدند. بعد از فرونشستن گرد و غبارهای بعد از طوفان چنین نبردی، ته دلم همین احساس را داشتم، گویی مرغ از قفس پریده است.
پس از تساوی در برابر لیورپول، وستهم و ساوتهمپتون، معنای آن سه امتیاز از ٩ امتیاز ممکن است، و در آستانه دیدار امشب وزنه به سوی سیتی گواردیولا سنگینی میکند. ماموریت غیرمحتمل مایکل آرتتا و ستارگان جوان او ناگهان به چالش ترسناکی تبدیل شده است. اتفاقات اخیر و وحشت رسیدن به نقطه پایان برنامه ریزی نشده بود و اضطراب همه تیم جوان آب ندیده را فرا گرفته است. آرسنال به استادیوم اتحاد میرود، جایی که در هر هفت دیدار اخیر شکست خوردهاند، جایی که از سال ٢٠١٩ گلی به ثمر نرساندهاند، جایی که از سال ٢٠١۵ در آنجا هیچ بردی نداشتهاند. آمار و ارقام نگرانی را بیش از پیش می کند.
دو تیم ۵ امتیاز اختلاف دارند، اما سیتی دو بازی عقب افتاده در دست دارد، تفاضل گل بسیار بهتری اندوخته است و ذخایر بازیکنان خوب تیم بی انتها است، با کیفیت زیاد و تجربه کافی، کارآمد و بسیار حیاتی در شرایط موجود، آنچه که در انتهای کارزار پایان فصل مبرم و اساسی است. در آن طرف، آرسنال مانند تیمی در چنگال یک بحران عصبی عمل میکند و این شدیدا نگران کننده است. از علائم فشار قوی و بی اندازه پایان فصل، برای تیمی که قهرمانی را میخواهد.
توپچیها در مقابل لیورپول و وستهام با دو گل پیش افتادند اما برتری را دو دوستی به حریفان تقدیم کردند. و در برابر ساوتهمپتون دو گل را به میهمان هدیه دادند و با فلاکت، گلهای مارتین اودگارد و بوکایو ساکا در دقایق ٨٨ و ٩٠ به دادشان رسید. در هر سه دیدار کنترلی وجود نداشت. نشان دیگری از وخامت اوضاع گلی بود که توسط تئو والکات به ثمر رسید. در حالیکه او تمام تلاش خود را برای پنهان کردن شادی به خاطر احترام به تیم سابقش انجام میداد، زینچنکو هم تیمیهای خود را برای یک جلسه درمانی و مشاوره کوتاه در مرکز زمین دور هم جمع کرد. عملی غیرمنتظره از بازیکن سابق سیتی که سعی داشت بگوید: “من خوب میدونم، تجربه کافی دارم بچهها، کمی خونسرد باشید.”زمانیکه آرسنال فشار دیرهنگام و دیوانه وار پایانی را اغاز کرد کمی دیر شده بود. ساعت به دقیقه ٨٨ رسیده بود که کاپیتان آرسنال، اودگارد از لبه محوطه جریمه گل تمیزی را به ثمر رساند و دو دقیقه بعد ساکا گل تساوی را زد. پس از آن، هشت دقیقه وقت تلف شده داشتیم. بدون برنده و یک امتیازی که درد چندانی از هر دو تیم دوا نکرد، فقط جراتی داد به ساوتهمپتون قعر نشین تا شاید بتواند از مهلکه سقوط نجات پیدا کند که بعید میدانم. در میان تمامی این رخدادها، برنده واقعی باز هم منچستر سیتی بود.
“تمجید و باور آرسنال” شاید هنوز برای جوانان معرکه ارسنالی زود است. آرسنال هنوز به چیزی دست نیافته است. وقت آن رسیده ارتتا و تیم او را باور داشت. رشد و پیشرفت آنها از سال گذشته به این طرف قابل تمجید است. شاید باید آنها را به حال خود رها کرد تا از هیجان سفر پرمخاطره و هیجان انگیز خود لذت ببرند. امیدوارم چنین باشد.
۱۶ می ۲۰۲۲ در سنت چیمز پارک:
تنها کمتر از یک سال پیش از این بود. بازیکنان آرسنال روی زمین چمن سنت جیمز پارک نیوکاسل پهن شده بودند و خود را برای اتفاقات و پیامد باخت بدی آماده میکردند. تحلیلهای بی رحمانه دیگری از شکست. کالبدشکافی دیگری از شخصیت یکایک بازیکنان. قلع و قمع دیگری در ملاء عام. بدتر از همه، یک تسویه حساب خصوصی دیگر به دست سرمربی، میکل آرتتا.
همه چیز تکرار شده بود، آشنا بود. قبلا هم اتفاق افتاده بود. ولی این بار دردناک تر بود. آنها به دنبال صعود به عنوان یکی از چهار تیم لیگ برتر و راهیابی به لیگ قهرمانان اروپا بودند. این به تنهایی نشانهای از پیشرفت و موفقیت تحت هدایت آرتتا بود و نشانه پراهمیتی از حذف عادات قدیمی بعد از دوران طلایی ونگر. نسیمی فرح بخش.
ولی درست زمانی که همه چیز رنگ حقیقت به خود میگرفت، ناگهان همه چیز از هم پاشید. شکست ۳-۰ در مقابل تاتنهام، دشمن و همسایه به اندازه کافی تلخ بود. سپس، چهار روز بعد، باخت ۰-۲ در نیوکاسل. فصل تمام شد. مقام پنجم. چقدر آرسنال. سناریویی اشنا و تکراری که تاسف آور بود!
نهم مارچ ۲۰۲۳ در امارات:
در این روز گل دقیقه ۹۷ به نجات آرسنال آمد. پیروزی پر معنا. نتیجه ۰-۲ مقابل بورنموث در دقیقه ۹۷ بازی به پیروزی ۲-۳ منجر شد. سقفهای امارات فرو ریخت. و شمال لندن به لرزش در آمد و آب رودخانه تایمز به تلاطم افتاد. آرسنال همچنان با فاصله ۵ امتیاز در صدر جدول قرار داشت. رویای کسب اولین عنوان قهرمانی لیگ برتر در ۱۹ سال ادامه پیدا کرد. هیاهو و غوغا. درهم برهم، سر وصدا، محشر و غلغله.
روز بعد عکس لانگ شات محشری از ان لحظات به چشمم خورد. از بالا گرفته شده. تاکنون بهترین عکس فوتبالی این فصل از چشمانم است. هرج و مرج مطلق. عواقب شکست و پیروزی. بازیکنان آرسنال غرق در شادی، بازیکنان بورنموث در یک شوک و وحشت ورزشی. شگفت انگیز است. این عکس مطلقا همه چیز را در مورد ورزش و بازی تیمی فوتبال به ما میگوید.
اینجا بود به خودم گفتم؛ هر آنچه که پیش آید و عاقبت کار هر چه که باشد، آرسنال جوان سزاوار چنین لحظه ای است. در فصلی که همه در مقابل همه میبرند و میبازند، فقط آرسنال بود که قد علم کرد تا سیتی بدون رقیب نماند. تیم ارتتا تنها تیمی بود که در این فصل حرف هایی برای ابراز در مقابل سیتی داشت و دارد.
بعضی فقط شیفته فاتحان هستند
در آن روز مقابل بورنموث بسیاری جریان را به این شکل ندیدند. برخی معتقدند چنین عکس العملهایی زود هنگام است و بچگانه. آنهایی که میتوانیم مامورین ضدسرگرمی صدا کنیم. یا موضع همیشگی “شماها هنوز هیچ چیزی نبردید”
از میان کارشناسان، کاپیتان این دسته و موضع گیری بدبینانه میتواند روی کین کاپیتان سابق منچستر یونایتد باشد. در شب ان بازی موضع او تفاوت چشمگیری با خیلیها داشت. میدانم اگر بعد از هر گل همه ۷۹ بازیکن و ۲۷ کادر مربی گری را در زمین داشتیم، تا پاسی از شنبه شب از کنار تلویزیونهای خود جنب نمیخوردیم یا تماشاگران استادیوم تا دیر وقت به خانه های خود نمیرسیدند.
اما این بدان معنا نیست، ما به واکنش آرتتا و بازیکنانش نسبت به یک لحظه بزرگ در فصل فوق العاده ایی که دارند اعتراض داشته باشیم یا ناراحت شده باشیم. اشتباه محضی خواهد بود. نفس رقابت ورزشی در این لحظات نهفته است.
آرسنال پس از ان بعد از ظهر افتضاح و خجالت آور در نیوکاسل بدون شک جلو آمده و گامهای بلندی داشته است. اما این روزها در فوتبال با بهانه و بی بهانه شما را به دار میآویزند. ووت وخهورست هلندی در منچستریونایتد باید توضیح میداد چرا پیش از بازی با لیورپول علامت “این آنفیلد است” را در تونل استادیوم لمس کرده است!
آرسنال مطمئناً قبلاً نیز مورد انتقاد و تمسخر قرار گرفته است. سلفیهای بی پایان در رختکن بعد از دیدار بورنموث دلیل پوزخند بسیاری از طرفداران و هواداران سوپر تیمهای اروپایی و امثالی مانند روی کین شد. شاید وقت آن است از پوزخندها دست بردارید و کمی از این تیم جوان و دیدنی تمجید کنیم. تا همین جا هم گل کاشتهاند.
همانقدر که من کین بازیکن را واقعاً دوست داشتم، او و بسیاری دیگر از هوادران فوتبال هستند که لذت شادیهای زودگذر فوتبالی را فراموش میکنند و همه چیز را طبق قاعده و اصول خود میخواهند. کین به اعتراف خود و بسیاری مانند او، فوتبالیستهایی را که بیش از حد لبخند میزنند، دوست ندارند، و از فوتبالیستهایی که پیراهن عوض میکنند، خوششان نمیآید. کاپیتان سابق منچستریونایتد و هوادران فوتبالی هستند که در اعماق وجودشان فقط فوتبالیستها و تیمهایی را دوست دارند که همیشه برنده میشوند، همیشه. طرفداران دو آتشه رئال مادرید و دیگر نخبگان اروپا نمونه خوبی هستند.
ولی موضوع این است که بیشتر فوتبالیستها و تیمها همیشه برنده نمیشوند. مهم نیست اکثر آنها تمام تلاش خود را برای انجام این کار صرف کنند، اما همه آنها به جز تعداد معدودی از مستعدان، ستارگان و افراد واقعا خوش شانس در تیمهای مطرح به این مهم نائل نمیشوند. در حالیکه به همان اندازه وقت میگذارند، زحمت میکشند، ولی هرگز جایگاهی در سیاهه تاریخ فوتبال و سایر ورزش ها پیدا نمیکنند. ورزش حرفه ای سخت است و دشوار. و اغلب بدون پاداش و جایزه. درست مانند خود زندگی.
آرسنال ممکن است قهرمان لیگ برتر نشود. بازیکنانی مانند بوکایو ساکو، گرانیت ژاکا و بن وایت و مارتین اودگارد ممکن است در اواخر ماه می پاداش نهایی را برای تلاشهای بی شائبه خود دریافت نکنند. اگر چنین باشد، جشنی در آن زمان برگزار نخواهد شد. بدون لبخند یا جشن و سروری. فقط ناامیدی خواهد بود و اشک. و مطمئنا با وجود قرار داشتن برای مدتی طولانی در صدر جدول در سخت ترین لیگ جهان، بدون شک احساس سر شکستگی برای همه بی اندازه خواهد بود.
پس بگذاریم تا همین جا از سواری چابکانه ایی که داشتند نهایت لذت را ببرند و ببریم. امیدوارم در دیدار با سیتی، با آزادی، روحیه جنگندگی و جاه طلبی بازی کنند و اگر همه چیز خوب پیش رفت، سلفیهای بسیاری بگیرند تا به بچههایشان نشان دهند. زندگی ورزشی سریع پیش میرود، عمر کوتاهی دارد و عمدتا به جایی که رویای ان را دارید ختم نمیشود. دست های خالی در بیراهههای بی انتها و خاطراتی که تماما با شکست خاتمه یافته است.
کسی مانند روی کین بیش از دوازده مدال بزرگ به نام خود دارد. او برای یکی از بزرگترین تیمهای ورزشی که تا به حال شناخته ایم بازی میکرد. حتم دارم ادمی با جدیت او نیز با لبخند به گذشته نگاه میکند.
همه ما اینقدر خوش شانس نیستیم. همه آنقدر با استعداد نیستند. برای اکثریت ما طرفداران و ورزشکاران آنطور که برایان کلاف می گفت؛ “در آخر، زندگی و فوتبال فقط در مورد شور و هیجان سفر است. همین و همین”
امیدوارم در دیدار امشب، تک تک بازیکنان ارسنال با تمام وجود این نکته را درک کنند. همه ما، با تمامی وجود.