استانِ گیلان منهای تالش

والاحضرت استاندار و بازوهای رسانه‌ایش اگر خشمگین نمی‌شوند بفرمایند ، در برابر رفتارهای تبعیض آمیز در داخل استان گیلان، در قبال فاجعه‌های پیش پای کشاورزان و هزار هزار درد دیگر، چگونه می‌توانیم اعتراض کنیم که تفرقه افکن خطاب نشویم؟!ما را ببخشید. ما تالشان را ببخشید که وجود داریم!

تالشان نیوز : استاندار گیلان، انگشت اتهام و تهدیدش از روز نخست سوی تالش دراز بوده و نگاه ارباب_رعیتی او به مردم این دیار آن‌گونه عیان شده است که دیگر روتوش برخی از رسانه‌های زرد و خودفروخته‌‌‌ی حضرتش نیز که با صراحتی! مثال زدنی، تملق و چاپلوسی را برای او تا حد تهوع بالا برده‌ بودند و پسوند و پیشوند‌های سوپر انقلابی را به او می‌چسباندند به کار نمی‌آید و آن‌‌ها نیز نمی‌توانند واقعیت وجودی او و شهروند درجه دو بودن تالش‌ها در نزد او و دیگر مسئولان گیلان را پنهان کنند.

گویا آن‌چه که جناب استاندار می‌پسندد این است که اصولا مردم تالش مطالبه‌گری نکنند. یا برای هر شکلی از مطالبه‌گری هزاران عذر پیش پای ساحتِ قدسی جنابش ذبح کنند و اظهار ندامت کنند و با گردنی کج طوری درخواستشان را مطرح نمایند که فَورانِ خون از لای این همه زخم، موجبات خشم و قهر والاحضرت استاندار را فراهم نسازد.
در ویدئویی تازه منتشر شده، استاندار گیلان مدعی می‌شود که به مشکلات و دغدغه‌های کشاورزان تالش آگاهی کامل دارد، اما دُم خروسِ ادعایش در همان ویدئو خیلی زود بیرون می‌زند و به فاصله‌ای کم‌تر از چند دقیقه می‌پرسد:《 برنج شما در تالش شیرودی بود درسته؟ 》که اصلاحش می‌کنند و می‌گویند اعلیحضرتا! خیر! بحث بر سر برنج هاشمی است_ امان از سایه‌ی سنگین و پُر حجمِ ادعای آگاهی و دانِشت بر مشکلات شالیکاران تالش!!


در ادامه مِنَتی بر سر تالش می‌گذارد که: جناب وزیر قرار بود تشریف مبارکشان را به سفر فرنگ ببرند، حال قدم رنجه فرمود‌ه‌اند و به این گوشه‌ی پرت آمد‌ه‌اند.


آنگاه طبق روال همیشه‌اش انگشت اتهام را دوباره سمت کشاورز می‌گیرد که: مقصر خود شمایید که برنج را زود‌تر نفروخته‌اید و دلال‌خورَش نکرده‌‌اید( و در این میان، دولت رییسی که تخصص ویژه‌ای در صدورِ دستوراتِ رویِ دست‌‌مانده دارد_ دستوراتی که حتی موجبات خنده‌ی طالبان را فراهم ساخت _ هیچ مقصر نیست)

والاحضرت استاندار هر چه قدر هم انکار کند، نمی‌تواند بر سیاست تبعیض آمیز خودش و دوستانش در مرکز استان سرپوش بگذارد که: تالش‌ها در گیلان شهروندی هستند درجه دو. که: برای این مسئولان، گیلان جایی است منهای تالش.

او چندین سال پیش در همان زمان که تندباد و طوفان، تالش را در هم کوبیده بود، بابت تاخیر حضورِ خودش، از مردم تالش طلبکار بود!

فاجعه آن‌جاست که وقتی کاردِ این همه نابرابری و بی‌عدالتی به استخوان می‌رسد و فریاد دادخواهی بلند می‌شود که: در روز روشن، جغرافیای تالش دارد به شکل وقیحانه و قرون وسطایی توسط استان مجاور تعرض می‌شود، تاریخش انکار می‌شود، برای محو زبانش تلاش می‌شود، در پاسخ برچسب 《تفرقه افکن》 به پیشانیِ تالشان چسبانده می‌شود و از مرکز استان گیلان مهر سکوت بر اعتراضشان کوبیده می‌شود تا از زیر این‌ همه آوار حتی ناله‌ای هم سر ندهند و ساکت باشند‌.


والاحضرت استاندار و بازوهای رسانه‌ایش اگر خشمگین نمی‌شوند بفرمایند ، در برابر رفتارهای تبعیض آمیز در داخل استان گیلان، در قبال فاجعه‌های پیش پای کشاورزان و هزار هزار درد دیگر، چگونه می‌توانیم اعتراض کنیم که تفرقه افکن خطاب نشویم؟!

ما را ببخشید. ما تالشان را ببخشید که وجود داریم.

شایان عابدی‌پور