از رحیم پور تا ولی زاده

روزهای تاریک بخش حویق با بخشداران انقلابی رانتی و لوپ لوپی !

بخشدار انقلابی و لاکچری پوش حویق که با کت و شلوار های برند و پالتوی یقه انگلیسی و کفش چرم گاوی و رفتارهای عجیب خود به سوژه ی خنده عام و خاص تبدیل شده است در حالی منتقدین خود را دل در گرو بیگانگان خطاب کرده که بی شک آسیب آنان از ضرر انتصاب افراد بی تجربه و اشتباهی چون خود ولی زاده که یک شبه با رانت های سیاسی یک منصب رسمی و حساس کشور را اشغال کرده اند کمتر است و شایسته است اسماعیل ولی زاده که لاف آرمانهای انقلاب را میزند همین ساعت با استعفای خود جای خود را به فرزندان شایسته و توانمند کشور بدهد

به گزارش تالشان نیوز : از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم مناصب سیاسی و اداری و اجرایی شهرستان تالش
دستخوش تغییراتی بسیاری شد. (بخش حویق)

بخشداری حویق از جمله ان جایگاه هایی است که به محل رفت و امد مدیرانی تبدبل شده است که بیشتر از انکه منشا
خدمت باشند به سوژه مضحکه مردم تبدیل شده است.

بعد از رفتن کاظم رزمی ماه ها بخشداری حویق بدون بخشدار مدیریت شد تا انکه رحیم پور فردی فاقد کمترین تجربه
اما با شاخصه های به ظاهر انقلابی و جهادی تحت حمایت برخی افراد در کمال ناباوری به بخشداری حویق منصوب شد
و از انجایی که کاملا تحمیلی بود حتی مسئولین سیاسی شهرستان در ابتدا حاضر به معارفه وی نشدند.

در نهایت نیز دوران خدمت رحیم پور در پی رفتار های عجیب و ضعف مدیریتی و فقدان تجربه کاری متناسب خیلی
زود به پابان رسید.

باز هم بخشداری حویق مدتها با سرپرستی معاون سیاسی سابق مدیریت شد تا آنکه بار دیگر فردی بدون هیچ گونه
سابقه کاری به عنوان بخشدار حویق منصوب شد.

اسماعیل ولی زاده که کارمند و مسئول روابط عمومی فرمانداری خلخال بود و قصد داشت به دلایل شخصی و خانوادگی
به عنوان کارمند به فرمانداری تالش منتقل شود اما به طرز عجیبی احتمالا با امدادهای رانتی سیاسی بی انکه کسی در
تالش خبر دار شود شبانه بخشدار حویق شد.

ولی زاده نیز در بدو حضورش در بخشداری راه رحیم پور را ادامه داد و با حرکات نمایشی خیلی زود نشان داد همچنان
روزهای تاریکی در انتظار بخش حویق است.

سخنرانی های پر طمطراق با مضامین انقلابی ، مداحی در مراسمات مذهبی به سبک و سیاق عزاداری های اردبیل و
خلخال شعر خوانی های انچنانی شعار دادن در صف راهپیمایی ها و بازدیدهای نمایشی نشان داد که از ویژگی های کاری
بخشدار حویق همان مباحث فرهنگی و دینی است و نه اجرایی و عمرانی و سیاسی اجتماعی !

در کنار جنب و جوش های عجیب بخشدار حویق سبک پوشش لباس وی نیز در نوع خود جلب توجه میکرد.

از کت و شلوار های مارک دار و برند تا کاپشن احمدی نژادی ، از پالتوی یقه انگیلیسی تا کفش چرم گاوی و عینک ریبن
همه اینها تصویر جالب و متناقضی از اسماعیل ولی زاده در مدت کوتاهی به نمایش گذاشت.

ولی زاده با رفتار های عجیب خود گاه با مداحی کردن های پورشورش در نقش محمود کریمی فرو میرود گاهی دیگر با
تکبیر و شعار دادن های انقلابی اش در صف راهپیمایی ها ، نقش سردار قاسمی را به خود میگیرد گاهی دیگر نیز با
پوشیدن کاپشن ، ژست احمدی نژادی خود را به نمایش میگذارد و گاهی دیگر با موتور سواری در ییلاقات در ژانر رامبو
ظاهر میشود و در فصل های سرد و بارانی نیز با پالتوی انگلیسی مستر بین رو تداعی میکند.

تدوام و تکرار رفتارهای نمایشی و عجیب ولی زاده منجر به انتقاد رسانه های محلی از وی بابت رفتارهای دور از شان یک
بخشدار شد .

در پی انتقادات رسانه ها ، ولی زاده در بیانیه ای نیابتی که احتمالا به قلم خودش بوده که در رسانه های محلی بخش
حویق منتشر شد از رسانه های منتقد خود به عنوان خبرنگار نماها یاد کرد و خود را به عنوان کسی معرفی نمود که دنبال
زرق و برق دنیا نیست و شعار دادن او در راستای انداختن لرزه بر جان دشمن بوده و رسانه های منتقد خود را به
خودشیرینی و ارتباط با ان سوی مرزها متهم کرد .

ولی زاده که گویی خود متوجه آن شده بود سرنوشتی چون رحیم پور در انتظارش است و احتمالا باید بزودی از حویق
خداحافظی کند در مراسم راهپیمایی حمایت از کودکان غره بار دیگر در پشت تریبون مراسم قرار گرفت اینبار با صدایی
بلند تر به شعار دادن مشغول شد و گفت بخشدار نه تنها شعار میدهد بلکه جانش را هم میدهد انهایی که میخواهند مرا
بردارند همین الان این کار را بکنند.

ولی زاده بار دیگر در این سخنرانی تلویحا رسانه های منتقد خود را به کسانی اطلاق کرد که در داخل کشور زندگی
میکنند و با بیگانگان همراهی !

در پاسخ به اتهام ولی زاده که با کوچکترین انتقاد چنین براشفته شده و رگ گردنش را به منتقدین نشان میدهد باید
گفت انی که به قول شما با بیگانگان در ارتباط است مشخص اند و تکلیفشان معلوم حداقل در دشمنی شان صادق اند اما
امثال شما که نه شایسته و نه توان و نه سابقه مدیریت ندارید و چنین مناصبی را اشغال میکنید بی تردید از ان افرادی که
اشاره داشتید برای کشور مضرتر هستید و همچون موریانه پایه های این کشور را سست میکنید.

بی شک هیچگاه و هیچکس نمیتواند منکر اعتقادات فردی اشخاص ولو مسئولین باشد اما نحوه بیان آن به طور قطع به
ظرف زمان و مکان آن بستگی دارد.

به نظر میرسد کل انرژی بخشدار حویق صرف امورات اعتقادی وی با شدت و حدت بسیار بالایی میگذرد طوری که
امورات بخشداری قطعا با چنین رفتارهایی پیش نخواهد رفت.

انتظار میرود بخشدار حویق با توجه به علایق و استعداد خود در مداحی و شعر خوانی و تکبیر شعایر انقلابی به قول خود
عطای بخشداری که یک شبه و با رانت سیاسی به دست اورده به لقایش ببخشد به امورات مورد علاقه و استعداد خود
بازگردد و همچنین جایی که اشغال کرده است را به جوانان و افراد مومن و انقلابی و شایسته تر و توانمند تر از خود
بسپرد.

مگر نه آنست که از ارمان های انقلاب ، انکس که شایسته مسئولیتی نیست ان جایگاه به شایسته تر از خود سپارد.

نکته ی پایانی از بر اشفته شدن بخشدار حویق و بیرون زدن رگ گردن ایشان با یک انتقاد ساده انتظار میرود فرماندار
تالش دقت نظر بیشتری نسبت به رفتار بخشداران خود به عنوان بازوان اجرایی خود داشته باشد و در مقابل رفتارهای
نمایشی بخشدار حویق تذکرات لازم را جهت حفظ ارامش شهرستان در نظر داشته باشند.