یادداشتی از طاها عبدالهی

برای زبان مادری مناسبت سازی کنیم

زبان تالشی اگر تا امروز بدون الفبا توانسته زنده بماند در سایه کاربرد گسترده در همه زمینه ها بوده و اگر به سوی فراموشی می‌رود بخاطر کاهش کاربرد است. اگر فهیم احمدی به زبان تالشی طنزگویی می‌کند و پیام بازرگانی اقتصاد محلی می‌سازد خود یک الگوست که کاربرد زبان را گسترش می‌دهد. اگر بشکنک تی وی توانسته بازی فوتبال را به زبان مادری ادامه دهد یک کاربرد برای این زبان است. اگر خانواده پورمحمد در غیاب آموزش رسمی زبان مادری روستا به روستا زبان مادری را به همه آموزش می‌دهند یک الگوی کاری است. اگر تالش بند می‌تواند دوبله تالشی را رواج دهد یک کار الگویی شکل داده است تا کاربرد زبان را بگستراند. اگر نادر شیخ الاسلامی فیلم به زبان تالشی ساخته این الگوسازی است. اگر مداحان و علمای دینی بتوانند به تالشی نوحه بگویند و سخنرانی کنند زبان مادری کاربردی تر می‌شود و ما از خطر مرگ یک زبان و ارزش‌هایی که آفریده جلوگیری کرده‌ایم.

تالشان نیوز : زبان کارخانه ساخت و سازی است که آدمی از آن برای هر آنچه که می‌بینید و می‌داند بکار میبرد تا بتواند منظور خود را به دیگری برساند و پاسخ او را ادراک کند.

آنچه موجب دوام و پایداری یک زبان شده قدرت زبان برای تولید مفاهیم و حضور در مناسبات روزانه زندگی و ثبت آن است.
اگر هموندان یک زبان نتوانند از یک زبان واحد با انواع گویش یا همان لهجه برای گفتگو با یکدیگر در مناسبت‌های مختلف استفاده کنند آن زبان کم کم گستره خود را از دست می‌دهد و دایره کاربردی آن کوچکتر می‌شود تا اینکه با مرگ آخرین دانندگان از میان می‌رود و برای همیشه منقرض می‌شود. این قانون کلی برای هر زبانی صدق می‌کند و هیچگاه تعارفی برای آن نیست.

این نکته را نوشتم تا به محدودیت گستره زبان‌های مادری برسم که بیشترشان در خطر انقراض هستند و زبان تالشی در ایران و آذربایجان یکی از آنهاست. زبان تالشی اگر تا امروز بدون الفبا توانسته زنده بماند در سایه کاربرد گسترده در همه زمینه ها بوده و اگر به سوی فراموشی می‌رود بخاطر کاهش کاربرد است.

اینکه مردمی زبانی را می‌دانند ولی در مناسبات به کار نمی‌برند یک بلای بزرگ است. زبان تالشی ‌نتوانسته در اقتصاد، سیاست، دین، ورزش، تبلیغات، نشریات، رادیو و تلویزیون جایگاه کاربردی پیدا کند.

روزی مردم تالش اقتصاد را به چرچی ها و دکان داران ترک زبان و گلیک زبان سپردند و خود نیز بخاطر خرید کالا زبان دیگری آموختند. همین رویه در ادبیات دینی، سیاسی، رسانه ای دنبال شده و همچنان به پیش می‌رود و تا نانوایی هم رسیده است.

شاید باورش سخت باشد در نخستین همایش زبان مادری شهرستان تالش هم این قاعده خود را تحمیل کرده و مجری، سخنرانان هم زبان مادری را به گونه نمادین بکار بردند و قند فارسی را در اجرا بر زبان جاری ساختند. گرامیداشت زبان مادری به زبان رسمی هم طنز است، هم هجو است و هم هزل. اینکه نخست شعر تالشی بخوانی و در روزی بنام زبان مادری فارسی سخن بگویی حکایت غریبی است.

چه باید کرد مشخص است. باید زبان را در هر کاری و جایی کاربردی کنیم تا اطرافیان به آن سخن بگویند و برای آن آموزش از خانه تا مدرسه بخواهند.

نمونه های لازم امروز پیش چشم ماست. اگر فهیم احمدی به زبان تالشی طنزگویی می‌کند و پیام بازرگانی اقتصاد محلی می‌سازد خود یک الگوست که کاربرد زبان را گسترش می‌دهد. اگر بشکنک تی وی توانسته بازی فوتبال را به زبان مادری ادامه دهد یک کاربرد برای این زبان است. اگر خانواده پورمحمد در غیاب آموزش رسمی زبان مادری روستا به روستا زبان مادری را به همه آموزش می‌دهند یک الگوی کاری است. اگر تالش بند می‌تواند دوبله تالشی را رواج دهد یک کار الگویی شکل داده است تا کاربرد زبان را بگستراند. اگر نادر شیخ الاسلامی فیلم به زبان تالشی ساخته این الگوسازی است. اگر مداحان و علمای دینی بتوانند به تالشی نوحه بگویند و سخنرانی کنند زبان مادری کاربردی تر می‌شود. اگر دبیر مغازه دار همین همایش در کار خرده فروشی خود به تالشی با همکاران درون مغازه و مشتریان سخن بگوید و برای فرزندش لالایی تالشی بخواند و قصه بگوید ما از خطر مرگ یک زبان و ارزش‌هایی که آفریده جلوگیری کرده‌ایم. صد البته اگر زیاد است و عده ای پیشمرگ این راه شده‌اند.
همین‌ها اگر بشود ما زبان مادری را بدون همایش پاس داشته ایم و برای آن از جمله زبان در خطر انقراض استفاده نمی‌کنیم.