هر که آمد بدون آن‌که عمارتی نو سازد، رفت و این ویرانه به دیگری پرداخت!

جناب آقای فرماندار ، بسان سَلَف خویش جنابعالی هم کلید فرمانداری تالش را باید به دیگری بسپارید. اما قبل از آنکه آن روز فرا رسد چند اقدام اساسی را که پیشینیان در تحقق آن کم‌کاری – شاید خُلف وعده – کرده‌اند انجام دهید تا شاید بسانِ مردان نکونام نامتان همیشه زنده بماند.

تالشان نیوز  یادداشتی از منصور یوسفی دیگه سرا

جناب آقای فرماندار
درود و عرض ادب

سال جدید – ۱۴۰۲ – را در حالی آغاز کردیم که هنوز آثار شوم تورم افسارگسیخته، خط فقر بالای ۱۰ میلیون تومانی و پاره‌ای از مطالبات سیاسی و صنفیِ دیگر را در کنار انبوهی از مرارت‌های سیاسی و اجتماعیِ ناشی از اعتراضات خیابانی به جا مانده از سال ۱۴۰۱ را با خود به دوش می‌کشیم.

نارضایتی‌ عمومی از شیوه مدیریت دولت‌مردان در ماههای منتهی به پایان سال در داخل، که همراه شد با بعضی از موضع‌گیری‌های سیاسیِ کشورهای غربی و اروپایی در خارج از مرزها، سال پیش‌رو را آن‌گونه که از شواهد و قراین برمی‌آید سال نیکویی نخواهد کرد.

این حوادث و اتفاقات برای مدیرانی که در شرایطِ “گُل و بلبل” با چالش‌های عدیده‌ای مواجه بوده‌اند، کار را بیش از پیش سخت‌تر می‌کند.

اگرچه حضرتعالی به عنوان رئیس شورای تامین شهرستان در تعیین و تدوین سیاست‌های کلی نظام و برنامه‌های جامع کشوری ممکن‌است نقشی نداشته باشید اما در تدوین، ابلاغ و نظارت بر اجرای برنامه‌های توسعه شهرستان اعم از رفاهی، اجتماعی و فرهنگی می‌توانید نقش موثر و کلیدی داشته باشید.

شکی نیست که همه‌ی ما در برابر بحران‌ها و مشکلات کلان و ملّی مسئول هستیم اما این مسئولیت در برابر مشکلات و معضلات منطقه‌ای دو چندان است.

سال‌هاست که مردم تالش – خصوصا شهر تالش – با انبوهی از معضلات اجتماعی، رفاهی، محیط‌زیستی و مدیریتی مواجه‌اند.
در دهه‌های اخیر؛ هر که آمد بدون آن‌که عمارتی نو سازد، رفت و این ویرانه به دیگری پرداخت!

دیر یا زود بسان سَلَف خویش جنابعالی هم کلید فرمانداری تالش را باید به دیگری بسپارید. اما قبل از آنکه آن روز فرا رسد چند اقدام اساسی را که پیشینیان در تحقق آن کم‌کاری – شاید خُلف وعده – کرده‌اند انجام دهید تا شاید بسانِ مردان نکونام نامتان همیشه زنده بماند.

۱- از امروز تا آغاز تعطیلات نوروزی سال بعد(سال ۱۴۰۳) حدود ۱۱ ماه زمان باقی است و این، فرصتی ارزشمند و کافی است تا پیش از هجوم مسافران نوروزیِ سال بعد برای مشکل ترافیک و کنارگذر شهر تالش تصمیمی درست، کارشناسی و قابل اجرا بگیرید.

ترافیک خیابان‌ها و کوچه‌های شهر تالش در روزهای تعطیل به‌قدری سرسام‌آور و غیرقابل تحمل است که نه تنها مسافران بلکه شهروندان را هم به شکستن حُرمت‌ها، فحاشی و توهین به همدیگر و مسئولین وا می‌دارد که این اتفاق برازنده هیچ‌کدام از طرفین و مسئولین نیست.

۲- نبود سطل زباله به اندازه کافی در سطح شهر و خیابان‌ها و کوچه‌های حومه‌ی شهر، سیمای شهر را خصوصا در مناطق پُرتراکم بسیار زشت و نامیمون کرده‌است. انباشت زباله‌ها در بعضی از مناطقِ سطح شهر برای روزها و هفته‌های متوالی که حکایت از بحران مدیریت شهری دارد، سبب هجوم حیوانات و سگ‌های وِلگرد، جوندگان و پرندگان به این مناطق می‌گردد که آن‌هم منجر به پخش‌شدن بیشتر زباله‌ها می‌گردد.

این به‌هم‌ریختگی به مسافران تازه‌وارد و غریبه‌ پیام خوبی نمی‌دهد و ضمن آنکه ترجیح می‌دهند هرچه سریع‌تر منطقه را تَرک کنند، دست‌شان را در پرتاب زباله و آشغال‌ به گوشه و کنار خیابان‌های شهر باز می‌گذارد.

۳- کمبود تعداد نانوایی‌ها یا محدود بودن ساعات پُخت و نبود نانوایی‌های آزادپَز به تعداد کافی از یک‌سو، و پائین بودن کیفیت پخت نان و عدم نظارت بر فعالیت نانوایان از سوی دیگر؛ تهیه نان را که از آن به برکت سفره یاد می‌شود به مُعضلی جدی برای شهروندان تالشی تبدیل کرده‌است. در حالی‌که در بسیاری از شهرها و شهرستان‌های مجاور – که محصول مدیریت درست و نظارت کافی است – این معضل به چشم نمی‌خورد.

۴- مسیر رودخانه‌ها، سواحل دریا، حواشی جاده‌های توریستی و ییلاقی، تفرجگاهها و دامن طبیعت خدادادی مملُو از زباله‌ها و پلاستیک‌های رها شده است. گذشته از خطرات زیست‌محیطی، سیمای طبیعت زیبای خدادادی را هم زشت کرده‌است. مسافران هم با الهام از میزان تعهد و مسئولیت‌پذیری صاحب‌خانه، در هر کجا که توقفی می‌کنند تَلی از زباله برجای می‌گذارند و می‌روند.

پیشنهاد می‌شود همان‌گونه که ماموران جنگلداری و منابع طبیعی در حراست از جنگل‌ها و مراتع شب و روز تلاش می‌کنند و با متخلفان برخورد بدون ملاحظه می‌کنند و از حمایت قانونی هم برخوردارند، ماموران محیط‌زیست هم با پدیده “رهاسازی زباله” برخورد مشابه داشته‌باشند و برای حراست از محیط‌زیست و پاکی طبیعت از حمایت‌های قانونی و قضایی برخوردار شوند.

۵- از آسفالت کوچه‌ها و خیابان‌های شهر چیزی نمی‌گویم؛ تو خود بخوان حدیث مفصل از این مُجمل!

منصور یوسفی‌ دیگه‌سرائی