نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
باید انقلابی در دولت و مجلس رخ دهد و هرچه را که به اجرای اقتصاد مربوط است به مردم بسپارند. اخیراً به دنبال فروش اموال مازاد دولت هستند اما این هم موقتی و مسکّن است، خود دولت باید کوچک شود
به گزارش تالشان نیوز ، از زمستان ۱۳۵۷ که پروژه احداث نظام تازهای به نام جمهوری اسلامی بر عمارت تخریبشده حکومت پهلوی کلید خورد، قرار شد جمع دستچینشده و انگشتشماری از انقلابیون که معتمد و کاردرست ارزیابی شدهاند در قامت کارشناسان سازه، مسئولیت پیشبرد پروژه را به عهده گیرند. سیدمحمد بهشتی در حکم معمار و طراح ساختار حقوقی و قانونی نظام جدید ظاهر شد، اکبر هاشمیرفسنجانی ابتدا مسئولیت هماهنگی میان عوامل سازنده با مدیران پروژه را پذیرفت (که وظایفش کمی بعد به رتقوفتق امور مرتبط با نازککاری هم گسترش یافت) و دیگران نیز هرکدام به تکمیل بخشهای کوچکتری از پروژه مأمور شدند.
محسن رفیقدوست هم ترجیح داد نقش حراست را بازی کند و با عملیکردن ایده محمد منتظری، گام اول برای تشکیل سپاه پاسداران را بردارد. او در نقش تازهاش به همان اموری مشغول شد که پیش از آن با عنوان «تدارکاتچی» – لقبی برگرفته از سخنان هاشمیرفسنجانی – برای کمک به انقلابیون انجام میداد.
رفیقدوست تقریباً در تمام دوران جنگ مسئولیت وزارتخانهای به نام سپاه پاسداران (که بعدها در وزارت دفاع تلفیق شد) را برعهده داشت و همانطور که پیش از انقلاب به مبارزان مسلح، خشاب و فشنگ میرساند برای تسلیح و تجهیز سپاه و ارتش هم ایندر و آن در میزد و با هر گروه و کشوری که میتوانست ارتباط میگرفت، مذاکره میکرد و تیر و تفنگ به ایران میآورد.
بعد از جنگ، اولین حکم رهبر جدید انقلاب را به نام خود گرفت و به بنیاد مستضعفان رفت. دورانی که هم حواشی پرونده اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی فاضل خداداد را به همراه داشت و هم ماههای پایانیاش با جان به در بردن از سوءقصدی که به شلیک ۳۴ گلوله منجر شد – و مسببانش هنوز هم شناسایی نشدهاند – گذشت.
او پس از پایان مسئولیت دهساله در ریاست بنیاد مستضعفان، راه و رسم معمولِ مؤتلفهایهای بازنشسته را پیش گرفت و ضمن تأسیس بنیاد تعاون نور و انجام امور خیریه، مراقب بود که در جریان تازهترین تحولات بازار و قیمتها هم باقی بماند تا ارتباط با خاستگاه اصلیش را از دست ندهد.
رفیقدوست در سالهای اخیر به ثبت و ضبط خاطرات و بازگویی وقایع ایام ماضی سرگرم بوده و حالا هم گفتوگوهایش را یک جمله در میان به بیان خاطرهای ضمیمه میکند که شاید یافتن ارتباط آن با اصل بحث، کار هرکسی نباشد.
بخش هایی از گفت و گوی محسن رفیقدوست را در ادامه می خوانید: