نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
.
تالشان نیوز ، به قلم شایان عابدی پور : تو نیز جانی داشتی برادر ؛ جانی عزیز . نان آوری شریف بودی که هر روز با مرگ در زیرِ پل اسالم قرار ملاقات می گذاشتی .
برادر ، مدت ها از مرگ ات گذشته است و ما هنوز نام ات را نیز نمی دانیم .خبر مرگ ات کوتاه بود و گریزنده و سرد و بی تفاوت : 《کارگری جان اش را از دست داد 》.
نقطه سر خط؛ خبرِ بعدی .
نه دوربینی سمت خانه و خانواده ات چرخیده ، نه اسم و تصویری از تو جایی منتشر شده ، نه کسی بابت مرگ ات مواخذه شده ، نه مسئولی استعفا داده و نه حتی کسی بابت تمام شدن یک زندگی ، عذر خواهی کرده است.
مرگ عادی شده است برادر جان و مرگِ کارگران _ این بیگانگانی که درد و رنج آنها را با یکدیگر یگانه میکند _ عادی تر .
در آن لحظه های خفگی چه بر سر جان شریف ات آمد ، چه دردی بر جان ات چنگ می زد ، سایه ی کدام نگرانی تا آنلحظه ی پایان دنبالت می کرد ؟ با چه رنجی نور را ، روشنی را، اندکی هوا را صدا زدی ؟
برادر جان ، خاک ، 《 خاک ِ پذیرنده》 ،همدستِ کارفرماها بی رحمانه جویبار ِ نحیف صدای ات را در خود خفه کرد تا صدای ات _ به مانند باقی کارگرانی که هنوز و هر روز مرگ را زندگی می کنند _ به جایی نرسد .
نمی دانم کسی پیگیر حقوق بازماندگان ات شد ؟ بیمه بودی برادر ؟راستی نام ات چه بود ؟