نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تالشان نیوز : بیش از نیم قرن از عمرم میگذرد. از گذشتگان و اجدادمان شنیدهایم – و در اوایل کودکی به چشم خود دیدهایم – که هنگام پائیز و زمستان وقتی شدت سرما فرصت عیش و تلاش را از مردم آذریزبان خلخال و اطراف/کُردهای ساکن همان منطقه میگرفت پدرانِ شرمنده از روی فرزند و همسرِ آن منطقه برای امرار معاش چارهای جز مسافرت و مهاجرت به دوردستها و نواحی جلگهای نداشتند تا شاید از همین رهگذر کسب و کاری پیدا کنند و نان و نوایی به دست آورند.
تالشِ پهناور و تالشانِ مهماننواز اولین مقصد آن عزیزان بود. مردان تالش که از دیرباز عادت داشتند بعد از برداشت برنج از مزارع تَن به کارهای سخت ندهند- هرچند در مراحل کاشت و داشت و برداشت برنج هم اینگونه بودند – با سرازیر شدن کارگران تازهنفس و جویای کار از خلخال فرصت را غنیمت میشمردند و برای رتق و فتق امور جاری اعم از ساخت و سازها، گلهداریها و دیگر امور کارگری و…… هر خانواده یک یا چند نفر از آنها را برای چند ماه پیش خود نگه میداشتند تا هم کارهای خودشان انجام شود و هم در پایان دوره مقداری برنج و …… به آنان به عنوان حقالزحمه پرداخت کنند تا مشکل معیشت آنان نیز رفع شود.
آن زمان به این عزیزانِ زحمتکش، وَزیَر گفته میشد. این تعاملات و تبادلات فرهنگی بین صاحبخانه و وَزیَر به مرور روابط بین دو گروه مقیم و مهاجر را گستردهتر و خویشاوندی و ….. را بینشان رقم زد.
میهماننوازی بیش از حد تالشان در کنار جغرافیای پهناور و ارزشمندشان از یک سو و بازار کار چهارفصل برای مهاجرانی که نیمی از سال در اقلیم یخبندانیشان امکان کار و کاسبی نداشتند از دیگر سو به صورت نانوشته سبب عقد قراردادی بین دو گروه شد؛
به این شکل که اگر کارگرانِ مهاجر-آذری/کُرد- یک دوره کامل، کلیه کارهای خانوادهای را انجام میدادند قطعهای از زمین یا مزارع را برای همیشه در اختیارشان قرار میدادند.
کارگران دیروز که از برکت میزبانیِ گرم بومیان حالا مالک قطعهای زمین شده بودند کم کم محلی برای سکونت دست و پا میکردند و با مهاجرت خانوادگی به تالش بزرگ از حق شهروندیِ آن زمان نیز برخوردار میشدند و با توجه به امکان تحصیل فرزندانشان کم کم مراودات و دوستی و وصلتهای خانوادگی شکل گرفت که امروز شاهد عمق این این روابط و خویشاوندی در بینشان هستیم.
از قِبَل همین اتفاقات بود که بخش اعظمی از تالش امروز در دست همین برادران آذری/کُرد قرار گرفت.
امروز اما بعد از دههها همجواری و همسایگی و استقبال گرم تالشان از آنان شایسته نیست که در فضای مجازی با الفاظ رکیک و زشت همدیگر را خطاب قرار دهند!
دوستان گرامی آذری و کرد!اگرچه در دهههای اخیر به بهانه کنترل اقوام و مذاهب، بخش اعظمی از فرهیختگان و شایستگان این اقلیم میهماننواز مورد بیمهری حاکمیت مرکزی قرار گرفتهاند و از حلقه مدیریت شهری دور ماندهاند و اداره شهر به غیربومیان و غیر تالشزبانان سپرده شدهاست اما شما چرا محبتهای مردم این منطقه و مراودات دیرینه را فراموش میکنید!؟
هرچند در بین همهی اقوام و گروهها انسانهای خوب و بد وجود دارد و در این ماجرا هم انسانهای فهیم و آگاه کم نیستند اما بعضی از کامنت های شما در واکنش به خبر برگزاری جشنواره اب کلیه در فضای مجازی بوی نمکنشناسی میدهد که شایسته و سزاوار شما نیست. پدران و مادران شما سالها با همین تالشها سر یک سفره و زیر یک سقف زندگی کردهاند و با هم بزرگ شدهاند.
برای همهی ما جای تاسف دارد که ادعای تمدن چندین هزارساله داریم اما زبان ما زبان فحش و ناسزا باشد.من هیچ اظهار نظری در رابطه با جغرافیا و تاریخِ چشمه آب کلیه ندارم اما در محدوده اسالم به الماس شاهد بعضی از بداخلاقیها و نامهربانیهای عزیزان آذریزبان در حق حیوانات زبان بسته بودهام.
نمیخواهم همه را با یک چشم نگاه کنم اما بپذیریم که بعضی وقتها کجفهمی و بداخلاقی یک انسان میتواند آتش فتنه را بین یک ملت شعلهور کند که این حرکات بسیار خطرناک است.
اگر مسئولین – که هرچه مردم میکشند از بیتدبیریِ آنان است – اهل تدبیر و خردورزی بودند سالها پیش میبایست از بروز چنین اتفاقاتی پیشگیری میکردند که نخواستهاند یا اهل این کار نبودهاند…
در پایانسخنی دارمنخست با برادران و خواهران گرامی آذری و کُرد!
از اینکه در کامنتهای خود به ما تالشها -مردمی که سالهاست در کنارشان به زندگی، تحصیل، کار و تجارت مشغول هستید- توهین میکنید ناراحت نمیشویم ناراحتیِ ما از آن است که سالهاست در تجارت و مراودات در شهرمان هرگز نمیپرسیم کدام فروشنده ترک یا کرد است، کدام تالش!
ما امروز هیچ گِلهای از شما نداریم فقط میوهی سالها میهماننوازی خود را میچینیم.
دوم: سخنی با برادران و خواهران تالش زبانبسیاری از ما تالشها بلد نیستیم به زبان تالشی حرف بزنیم.به فرزندان خود تالشی یاد ندادهایم.لباس تالشی نمیپوشیم.موسیقی، هنر و فرهنگ تالشی را به موزهها سپردهایم.به نظرم به جای نشان دادن زِرَ لس به همنوعان، برای حفظ هویت، فرهنگ و تاریخ خود از کارهای ساده و کم هزینه شروع کنیم.
آ به ای منصور یوسفی ضمن عرض سلام و ارادت ادبیات گفتمانی شما اینجور القا میشود که خود عمدا یا سهوا در تنور این دعوا میدمید،چرا نمیگوئید که این اتفاقها توطئه ای از سوی ترکیه و آذر بایجان باکو با مدیریت اسرائیل و کشورهای غربی است،خواهش میکنم بدون جانبداری برای مردم تالشی،ترک و کرد این توطئه را روشنگری کنید
حیف که زبان تالشی را قدر ندانستید. به فرزندان و نوه هایشان. بیاموزید. هنوز دیر نشده.
باا درود بر ملت بزرگ و متمدن ایران بزرگ و با درود بر اقوام اصیل ایرانی و درودی ویژه بر قول تالش
با توجه با مقاله نوشته شده در این سایت به قلم پاک این نویسنده درود میفرستم به قلب پاک تکر خردمندیش که حقیقت را گفتند . ما قوم تالش بهیچ عنوان بر ان نیستیم که جلوی ورود همزبانان باستانی خودمان را که الان شده اند اذری زبان به سرزمین خوش طبیعت تالش بگیریم ولی همان طور که توسظ نویسنده هم گفته شده حقیقت هست که هم وتنان ما از خلخال و لردبیل بخاطر شرایط اب و هوای سرد به تالش کوچ کردند و در این جا به مالکیت زمین دست یافتند حال به هر شگل بوده اجداد ما تالشها با بستن قرار داد دو طرفه چنین کارها را انجام دادند حرفی نیست حرف در این هست وقتی شما در منازل اجداد ما به بدین جایگای رسیدید لطفعن به حق و حقوق مهمانی خود و میزبانی ما تالشها ارزش و احترام قایل بشوید با سپاس
اردبیل ک قبلن تالش بودن همشون کاری ندارم من تو اردبیلم نمین بدنیا اومدم ک بیشتر نمین تالش لای ترک بعد تو کرج بزرگ شدم خیلی زیادیم تو کرج شهر قدس تهران هم تالشی حرف میزنن ولی تو خود تالش طرف ترکی حرف میزنه رفتم هشتپر طرف ترکی حرف زد ب تالشی گفتم خجالت بکش اینجا واسع تالش اول تالشی بعد فارسی ترکی چی دگ.. سر تالش آذربایجان چقد بلا میارن همین ترکا چندسال بعد میان میگن تالشم واس ترکاست